سلام

اگر در حال خواندن این سطور هستید با تقریب بسیار خوبی میشه برداشت کرد که ماکت ها رو میشناسید و نیازی به توضیحات اضافی ندارید. ولی به خودم جسارت دادم تا این متن رو نه به عنوان یک تبلیغ بلکه به عنوان یک مشاوره از یک دوست و همکار که بیش از 15 سال تجربه ساخت داره باهاتون درمیون بگذارم.
طی سالیان اخیر برای پاسخ به نیاز انتقال اطلاعات پیچیده به مخاطب انواع روشهای جدید ابداع شده و هر روزه این روشها ساده تر،ارزانتر و سریعتر میشن. روشهایی مانند مدلسازی سه بعدی،انیمیشن،واقعیت مجازی،واقعیت افزوده و ... که هرکدام به تنهایی مدعیان قدرتمندی هستند در مقابل روشهای ارائه قدیمیتری مثل ساخت ماکت

اما...

یه امای بزرگ در این بین هست که دلیل اصلی نوشتن این متنه.
اشتباه نکنید ... این اما به معنی مخالفت ما یا تهدید دیدن این تکنولوژیهای جدید نیست. بلکه برعکس ما در مهرگان تاکید زیادی بر به خدمت گرفتن این ابزارها داریم.

به عنوان کسی که سالهاست مشغول ساخت ماکته هنوز دیدن واکنش آدمها (اعم از فنی و غیر فنی) به ماکتها برام عجیبه. بازدید کننده هایی که با دقتی مثال زدنی مدتها پای ماکت می ایستن و جزئیاتش رو بررسی میکنن... گویی برای خودشون داستانی میسازن یا به دنبال کشف راز و رمزی هستند.
ماکت ها تجربه بصری خاصی هستند که بدست آوردن مشابهش در مدیوم های دیگر اگر ناممکن نباشد بسیار سخت است.

طی این سالها همکاری با گروه های طراحی،معماران،مهندسین،مدیران فروش ،مدیران روابط عمومی و ... چیزهای فراوانی ازشون آموختم ولی یکی از چیزهایی که توجهم رو جلب کرد این بود که اکثر کارفرماهای ما در حیطه کاری خودشون جزو موفقترینها و شاخصترین ها بودند.و به نظرم اومد این موضوع اتفاقی نیست.
این آدمها چیزی رو به تجربه کشف کردن که باعث شده از سایر رقبا جلو بیوفتن. یاد گرفتند چطوری با خلق یه تجربه خاص برای مخاطبشون در اذهان موندگار بشن.

برای این آدمها ماکت فقط یه اکسسوری گرونقیمت برای تزئین دفتر فروش و جلسه ارائه نیست بلکه ابزاریه برای لمس لایه های عمیقتری از از ذهن و روح مخاطبشون.

نمیتونم ادعا کنم که آنچه در ادامه مینویسم یک واقعیت علمیه چون تحقیقات نظام مندی روش انجام نشده بلکه صرفا یک تئوری شخصی است و تلاشی برای فهم موضوع.
به نظرم تجربه دیدن یک ماکت از نزدیک همون بخشی از مغز که برای بامزه دیدن بچه ها فرگشت پیدا کرده رو تحریک میکنه و باعث میشه احساس تعلق و حمایت در مخاطب تحریک و تقویت بشه.

در کنار انتقال سریع اطلاعات مربوط به پروژه که بخش منطقی ذهن رو درگیر میکنه این درگیری احساسی مخاطب میتونه مرز بین موفقیت پرزانتیشن و عدم موفقیتش باشه.
ما در هر پروژه به صورت اختصاصی سعی میکنیم بر اساس نیاز پروژه بهترین روشها و تکنیکها رو به کار بگیریم که در نهایت محصولی خلق کنیم که بیشترین تاثیر را بر مخاطب داشته باشه .
اصولا ما کار خودمون رو صرفا ساخت یه مدل مقیاس شده از یک ایده نمیدونیم بلکه تاکیدمون بر ایجاد یک تجربه خاص کاربری از یک ایده است تا بتونیم اون ایده رو چشمگیر و فراموش نشدنی بکنیم.
به هر روی دلیل هر چه باشد توصیه دوستانه ما این است که از ساخت ماکت غافل نشویدو این تجربه بینظیر و جادویی رو از مخاطبتون دریغ نکنید.

اگر احساس کردید که در موردی میتونم کمکی باشم لطفا بهم اطلاع بدید. همیشه از مصاحبت و همراهی شما بزرگواران خوشحال میشم.

ارادتمند شما

عادل فرزام